درباره کتاب: خرده عادتها
نویسنده: جیمز کلیر
کتاب «خرده عادتها» که با نام «عادتهای اتمی» نیز به چاپ رسیده است اثری پرفروش از نویسنده و سخنران معروف «جیمز کلیر» است که در سال 2012 توانست پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز شود و به بیش از 50 زبان مختلف ترجمه شده است. او که خود را «متخصص عادتها» معرفی میکند سعی نموده در این کتاب در عوض ایجاد انگیزه در خوانندگان برای ایجاد تغییروتحول عظیم در خودشان و عادتهایشان، آنها را به سمت ایجاد تغییراتی جزئی و مداوم سوق دهد. این تغییرات میتوانند ایجاد عادتهای خوب یا حذف عادتهای نامناسب، بهصورت مداوم باشند.
«جیمز کلیر» تجربهی آسیب مغزی خود را در دانشگاه بیان میکند و پس از آن پیشرفت خود را در ورزش با استفاده از ایجاد عادتهای جدید روایت میکند. او بر این باور است که برایآنکه عملکرد مغزتان را بهبود بخشید، باید بخشی از مسائل روزانه را بهصورت عادت درآورید، تا مغز بتواند به دیگر مسائل بپردازد و درگیر عادتهای قبلی نشود.
به گفتهی «جیمز کلیر» مهمترین بخش این کتاب، مدل چهارمرحلهای عادتها – محرک، اشتیاق، پاسخ و پاداش – و چهار قانون تغییر رفتار است که از این مراحل تکامل مییابند. خوانندگان با پیشینه روانشناختی، ممکن است برخی از این اصطلاحات را تشخیص دهند که برای اولینبار با عنوان «محرک، پاسخ، پاداش» توسط «بیاف اسکینر» در دهه 1930 پیشنهاد شده بود و اخیراً با عنوان «محرک، روال، پاداش» در کتاب قدرت عادت نوشته «چارلز دوهیگ» مورداستفاده قرار گرفته است.
منظور از اتمی در این کتاب همان کوچک یا خرده است. همانطور که اتم ریزساختارهای ضروری هر مادهای را تشکیل میدهد، خرده عادتها نیز میتوانند بهصورت واحدهای ضروری تشکیلدهندهی هر عادت بزرگ و در نتیجه موفقیت بزرگ بهحساب آیند. یک عمل و یا اقدام منظم که کوچک و آسان است؛ ولی بسیار مؤثر و کارآمد.
فهرست کتاب: خرده عادتها
- مقدمه
- فصل اول: قدرت شگفتانگیز عادتهای اتمی
- فصل دوم: عادتها چگونه هویت شما را شکل میدهد (و بالعکس)
- فصل سوم: چگونه عادتهای بهتری را در چهار مرحله ساده ایجاد کنیم
- فصل چهارم: مردی که حال خوبی نداشت
- فصل پنجم: بهترین راه برای شروع یک عادت جدید
- فصل ششم: در مورد انگیزه مبالغه میشود؛ محیط اغلب مهمتر است
- فصل هفتم: راز خودکنترلی
- فصل هشتم: چگونه عادتی را جذاب و خواستنی کنید
- فصل نهم: نقش خانواده و دوستان در شکلدادن عادتهای شما
- فصل دهم: چگونه دلیل عادتهای بدتان را پیدا و آنها را درست کنید
- فصل یازدهم: آرام پیش بروید، اما هرگز به عقب برنگردید
- فصل دوازدهم: قانون کمترین تلاش
- فصل سیزدهم: چگونه با استفاده از قانون دو دقیقه شک و تردیدکردن را کنار بگذاریم؟
- فصل چهاردهم: چگونه انجام عادتهای خوب را اجتنابناپذیر و انجام عادتهای بد را غیرممکن کنیم
- فصل پانزدهم: قانون مهم تغییر رفتار
- فصل شانزدهم: چگونه هر روز عادتهای خوب را ادامه دهیم
- فصل هفدهم: چگونه دوستان مسئولیتپذیر میتوانند همه چیز را تغییر دهند
- فصل هجدهم: حقیقت درباره استعداد (ژنها چه زمانی مهم هستند و چه زمانی مهم نیستند)
- فصل نوزدهم: قانون گلدیلاکس: چگونه در زندگی و کار باانگیزه بمانیم
- فصل بیستم: مشکل ایجاد عادتهای خوب
- نتیجهگیری
درباره نویسنده: جیمز کلیر
«جیمز کلیر» نویسنده، سخنران و مدرس انگیزشی در سال 1986 در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد و تحصیلات خود را در رشته بیومکانیک به اتمام رسانید. او در وبسایت که خودش آن را اداره میکند، با نام jamesclear.com تلاش میکند رفتارهایی را در مخاطبان خود پرورش دهد تا به آنها در رسیدن به اهدافشان یاری رساند. این مجموعه آموزهها میتواند با ایجاد عادتهای کوچک به ایجاد تغییراتی بزرگ بینجامد.
گرچه این نویسنده آثار زیادی دارد که به فارسی ترجمه نشدهاند، ام از جمله نوشتههای او که ترجمه فارسی دارند میتوان به «خرده عادتها» یا همان «عادتهای اتمی»، «ذهنیت برنده» و «قدرت شروع ناقص» اشاره کرد.
برگزیدههایی از متن کتاب: خرده عادتها
- شاید افرادی باشند که یکشبه به موفقیتهای باورنکردنی رسیده باشند. اما من چنین فردی را نمیشناسم و مطمئناً من یکی از آنها نیستم. بین رفتن من به کمای مصنوعی و نامزدشدنم برای تیم بهترینهای دانشگاهی آمریکا، نه یکلحظه بلکه لحظات تعیینکنندهای وجود داشتند. این یک تکامل تدریجی و مجموعهای طولانی از پیروزیهای کوچک و پیشرفتهای بسیار اندک بود. تنها روش پیشرفت من – تنها انتخابی که داشتم – این بود که شروعهای کوچکی داشته باشم و چند سال بعد، وقتی کار خودم را شروع کردم و شروع به نوشتن این کتاب کردم، دوباره از همین استراتژی بهره بردم.
- آسان است که در مورد اهمیت یکلحظه تعیینکننده غلو کرد و ارزش پیشرفتهای کوچک روزانه را دستکم گرفت. اغلب، ما خودمان را متقاعد میکنیم که موفقیت عظیم، نیاز به اقدام عظیم دارد. ما برای ازدستدادن وزن، ایجاد یک کسبوکار، نوشتن یک کتاب، قهرمانی در مسابقات و یا دستیابی به هر هدف دیگری، خودمان را تحتفشار قرار میدهیم تا پیشرفتهای شگفتانگیزی را به وجود بیاوریم و همه در مورد آنها حرف بزنند. بااینحال، پیشرفت 1 درصدی پیشرفت قابلتوجهی نیست و گاهی اوقات حتی محسوس نیست، اما بهخصوص در درازمدت میتواند بسیار معنیدار باشد. تفاوتی که یک پیشرفت کوچک در درازمدت میتواند داشته باشد، بسیار شگفتانگیز است. این بدان معنی است که اگر بتوانید هر روز یک درصد بهتر شوید، در نهایت پس از گذشت یک سال بیش از 37 برابر بهتر عمل کردهاید و به همین میزان بهتر شدهاید.
- ما چند تغییر را ایجاد میکنیم، اما هرگز به نظر نمیرسد که سریعاً به نتیجه برسند و بنابراین ما دوباره به روالهای قبلی خودمان بر میگردیم. متأسفانه، سرعت آهسته تحول همچنین باعث میشود که عادت بدی را نادیده بگیریم. اگر امروز یک غذای ناسالم بخورید، وزن شما تغییر زیادی نمیکند. اگر امشب تا دیروقت کار کنید و خانوادهتان را نادیده بگیرید، آنها شما را میبخشند. اگر پروژهتان را تا فردا به تعویق بیندازید، معمولاً فردا وقت آن است تا آن را به پایان برسانید. نادیدهگرفتن یک تصمیم ساده، آسان است. هنگامی که هر روز اشتباههای 1 درصدی را تکرار کنیم، با تکرار تصمیمات ضعیف، تکرار اشتباهات کوچک و توجیهکردن و بهانهآوردن، انتخابهای کوچک ما در نهایت به نتایج سمی تبدیل میشوند. این تراکم اشتباهات کوچک است که در نهایت منجر به یک مشکل بزرگ میشود.
- شکلگیری عادت بسیار مفید است، زیرا ذهن هشیار موجب کندی مغز میشود و مغز در هرزمان تنها میتواند به یک مشکل توجه کند. در نتیجه، مغز شما برای هر کار مهمی همیشه در تلاش برای حفظ توجه آگاهانه است. هرزمان که ممکن باشد، ذهن هشیار انجام وظایف را به ذهن ناخودآگاه میسپارد تا کارها بهصورت خودکار انجام شود. این دقیقاً همان چیزی است که وقتی عادتی شکل میگیرد، اتفاق میافتد. عادتها باعث کاهش بار شناختی و آزادکردن ظرفیت ذهنی میشود و بنابراین میتوانید توجه خود را به سایر وظایف معطوف کنید.