آبی مگ, درباره کتاب

هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها

هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها

درباره کتاب: هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها 

نویسنده: مارک منسون 

بیش‌تر کتاب‌های انگیزشی بر این مبنا هستند که تا جایی که امکان دارد نباید دست از تلاش کشید. بر خلاف آن «مارک منسون» در کتاب «هنر رهایی از دغدغه‌ها» به این مسأله به گونه دیگری می‌پردازد. او معتقد است که زندگی کوتاه‌تر از آن است که وقتتان را در راه بیهوده تلف کنید. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال نیویورک تایمز بوده است.

نویسنده در این کتاب عنوان می‌دارد که در حقیقت موفقیت امری است که ما خودمان آن را تعریف می‌کنیم. معیارهای ما مشخص می‌کند که از جایگاه‌ فعلی‌مان یک موفقیت محسوب می‌شود یا یک شکست. به عنوان مثال دو شخص را معرفی می‌کند که هر دو از گروه شناخته شده‌ی موسیقی کنار گذاشته شده‌اند. یکی پس از آن‌ها پس از مدتی با وجود مشهور‌ شدن و درآمد زیاد هنوز هم از اخراجش از گروه به عنوان یک شکست و افسوس یاد می‌کند؛ اما شخص دوم با وجود اینکه از نظر مالی به موفقیتی نرسیده‌است، به دلیل اینکه پس از اخراج از گروه با همسرش آشنا‌ شده و اکنون زندگی خانوادگی خوبی را تجربه می‌کند آن را یک موفقیت در نظر می‌گیرد.

نثر کتاب «هنر رهایی از دغدغه‌ها» علاوه بر ساده و امروزی بودن حاوی نکاتی طنزآمیز است که می‌تواند خواننده را به خود جذب کند. این کتاب می‌تواند کمکی باشد در جهت کاهش اضطراب و افسردگی‌هایی که زندگی شلوغ این روزها برای ما به ارمغان آورده است.

فهرست کتاب: هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها   

فصل اول: سعی نکنکتاب-هنر-ظریف-رهایی-از-دغدغه‌-ها-مارک-منسون-مرکز-فرهنگی-آبی-کاور

  • حلقه‌ی بازخورد جهنمی
  • هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها
  • مارک، پس اصلاً هدف کوفتی این کتاب چیه؟

فصل دوم: خوشحالی یک مشکل است

  • بدبیاری‌های پاندای مأیوس‌کننده
  • خوشحالی از حل‌کردن مشکلات به‌دست می‌آید
  • احساسات، زیادی بزرگ‌نمایی شده‌اند
  • کشمکش‌تان را انتخاب کنید

فصل سوم: شما خاص نیستید

  • همه‌چیز از هم می‌پاشد
  • استبداد استثناگرایی
  • ولی اگر قرار نیست خاص یا استثنایی باشم، پس چه هدفی داشته باشم؟

فصل چهارم: ارزش رنج‌بردن

  • پیاز خودآگاهی
  • مشکلات ستاره‌ی راک
  • ارزش‌های مزخرف
  • تعریف ارزش‌های خوب و بد

فصل پنجم: شما همیشه در حال انتخاب هستید

  • انتخاب
  • سفسطه‌ی مسئولیت و تقصیر
  • واکنش به تراژدی
  • ژنتیک و قرعه‌ای که به‌نام‌مان درآمده است
  • مد قربانی‌بودن
  • هیچ (چطوری) وجود ندارد

فصل ششم: شما درباره‌ی همه‌چیز اشتباه می‌کنید، من هم همین‌طور

  • معماران عقاید شخصی خودمان
  • مراقب باشید چه چیزی را باور می‌کنید
  • خطرهای قطعیت کامل
  • قانون اجتناب مانسون
  • خودتان را بکشید
  • چطور کمی کم‌تر درباره‌ی خودتان قطعیت داشته باشید

فصل هفتم: شکست راه پیشرفت است

  • پارادکس شکست/موفقیت
  • درد و رنج بخشی از فرایند است
  • اصل (کاری بکنید)

فصل هشتم: اهمیت نه‌گفتن

  • عدم‌پذیرش، زندگی‌تان را بهتر خواهد کرد
  • مرزبندی‌ها
  • چطور اعتمادسازی کنیم
  • آزادی با تعهد

فصل نهم: و بعد شما می‌میرید

  • چیزی فراتر از خودمان
  • نیمه‌ی آفتابی مرگ

درباره نویسنده: مارک منسون

«مارک منسون» یک نویسنده و وبلاگ‌نویس آمریکایی است که در 9 مارچ 1984 متولد شده‌است. از کتاب‌های او می‌توان به «هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها»، «همه چیز به فنا رفته»، «ویل» و همچنین «مدل‌ها» اشاره کرد. او با شناخت مشکلات روزافزون انسان‌های امروزی توانسته مخاطب خود را جذب کند و آن‌ها را به سمت خود بکشاند.  

برگزیده‌هایی از متن کتاب: هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها

  • وقتی بیشتر مردم رهایی از دغدغه‌ها را تصور می‌کنند، نوعی بی‌اعتنایی و بی‌توجهی آرامش‌بخش دربارهی همه‌جیز در ذهنشان شکل می‌گیرد. آرامشی که در برابر تمام طوفان‌ها پایدار است. آن‌ها فردی را تصور و آرزو می‌کنند که در برابر هیچ‌چیز متزلزل نمی‌شود و در برابر هیچ‌کس سر خم نمی‌کند. نام خاصی وجود دارد برای کسی که هیچ احساس یا معنایی در هیچ چیزی نمی‌یابد. «بیمار روانی».
  • درک این موضوع آسان نیست. ما دوستدار این ایده‌ایم که «نوعی خوشحالی غایی وجود دارد که می‌توانیم به آن دست یابیم». دوستدار این ایده‌ایم که «می‌توانیم تمام رنج‌هایمان را به طور دائمی برطرف کنیم». دوستدار این ایده‌ایم که «می‌توانیم همیشه از زندگیمان احساس رضایت و کمال داشته باشیم». اما نمی‌توانیم.
  • بیشتر مردم می‌خواهند که عشق و روابط فوق‌العاده داشته باشند، اما هر کسی حاضر نیست که بحث‌های سخت، سکوت‌های ناخوشایند، احساسات صدمه‌دیده و ماجراهای احساسی آن را تجربه کند. در نتیجه با اکراه می‌پذیرند. می‌پذیرند و با خود فکر می‌کنند که «اگر بشود چه؟»، سال‌های سال به این فکر می‌کنند، تا اینکه سؤالشان از «اگر بشود چه؟» تبدیل شود به «دیگر چه؟»  وقتی هم که وکیل‌ها به خانه‌هایشان برگردند و چک‌های نفقه در صندوق پست ظاهر شوند، می‌گویند، «اصلاً برای چه؟» اگر به خاطر توقعات و انتظارات پایین‌تر بیست سال پیششان نبود، پس برای چه؟
  • اگر احساس افتضاحی دارید به این خاطر است که مغزتان به شما می‌گوید مشکلی وجود دارد که به آن رسیدگی نشده یا حل نشده است. به عبارت دیگر، احساسات منفی محرکی برای عمل‌اند. وقتی احساسی منفی دارید، نشانه این است که باید کاری بکنید. در مقابل، احساسات مثبت پاداشی برای اتخاذ عمل درست هستند. وقتی احساسی مثبت دارید، زندگی ساده به نظر می‌آید و هیچ کار دیگری وجود ندارد جز اینکه از آن لذت ببرید.

کتاب‌های مارک منسون را سفارش دهید

دیدگاهتان را بنویسید