آبی مگ, درباره کتاب

سمفونی مردگان

سمفونی مردگان

درباره کتاب: سمفونی مردگان 

نویسنده: عباس معروفی 

کتاب سمفونی مردگان توصیفی از تضادهای اجتماعی در سال‌های 1310 و 1320 است. تعارض میان شخصیت‌های داستان که هرکدام معرف بخشی از جامعه‌ی آن زمان هستند نشان دهنده‌ی تقابل میان طبقات مختلف است. در کتاب، پدری رادیکال، یک پسر روشنفکر، یک پسر سنتی و شخصیت‌های دیگری را می‌بینیم که هر کدام نماینده بخشی از جامعه کشور است. 

این رمان روایتی جدید از داستان هابیل و قابیل است. این اثر مدت کوتاهی پس از جنگ جهانی را روایت می‌کند. اورهان اورخانی در اردبیل زندگی می‌کند و دارای چهار فرزند است. خانواده‌ی سنتی او برادران را علیه هم تشویق می‌کند و دختر را به اجبار در یک ازدواج ناموفق نگه می‌دارد.

«سمفونی مردگان» اثری تراژیک است که حتی با گذشت زمان طولانی از چاپ آن، هنوز در میان خوانندگان ایرانی محبوبیت و تاثیر خود را حفظ کرده و هنوز هم با فروش زیادی همراه است. این کتاب به زبان‌های انگلیسی، ترکی، آلمانی و کردی ترجمه شده است.

کتاب-سمفونی-مردگان-عباس-معروفی-مرکز-فرهنگی-آبی

درباره نویسنده: عباس معروفی

«عباس معروفی» نویسنده‌ای معاصر و شناخته‌شده است که در تاریخ 27 اردیبهشت 1336 در تهران به دنیا آمد و در تاریخ 10 شهریور 1401 چشم از دنیا فروبست. او از کودکی همراه با مادربزرگش زندگی می‌کرد و از همان زمان به نوشتن علاقه داشت. او از زمان مدرسه شروع به نوشتن کرد و در دانشگاه در رشته‌ی ادبیات دراماتیک مشغول به تحصیل شد.

پس از انقلاب او به کلاس‌های هوشنگ گلشیری رفت و این امر او را به سمت و سوی نویسندگی حرفه‌ای سوق‌داد. همچنین او با عضویت در کانون نویسندگان ایران با احمد شاملو، محمدعلی سپانلو و دیگر نویسندگان مطرح آن زمان آشنا شد.

او در سال 1374 به دلیل فشارهای سیاسی به آلمان مهاجرت کرد و مدتی نیز به دلیل دوری از فعالیت دچار افسردگی گردید. از فعالیت‌های او در آلمان می‌توان به مدیریت خانه‌ی هاینریش بل، مدیریت هتل، کتابفروشی بزرگ هدایت و برگزاری کلاس‌های داستان اشاره کرد. همچنین او بنیانگذار جایزه‌های ادبی قلم زرین زمانه، قلم زرین گردون و تیرگان بود. او از سال 1399 تا پایان عمر با بیماری سرطان درگیر بود و در تاریخ 10 شهریور 1401 چشم از جهان فروبست و او را در برلین به خاک سپردند.

از آثار او می‌توان به سمفونی مردگان، سال بلوا، پیکر فرهاد، فریدون سه پسر داشت و دریاروندگان جزیره آبی‌تر اشاره کرد.

برگزیده‌هایی از متن کتاب: سمفونی مردگان

  • بعد از جنگ و به خصوص بعد از مرگ آقای لرد، تقریباً همه خانه‌های شهر سمپاشی شد. مردم تصمیم گرفتند که با سمپاشی مفصل، نسل حشرات و جانوران موذی را برچینند. یک شرکت شیمیایی-دارویی آمریکایی به اسم بایکوت نمایندگی‌اش را به شهر آورد و تبلیغات کرد. مردم برای خرید هجوم بردند. سم تمام شد و مردم ناچار شدند برای رعایت نوبت ثبت نام کنند. روی مایع سمپاش عکس دختری موبور گراور شده بود که داشت با یک مگس کش بزرگ موش‌های موذی را از پنجره خانه‌اش بیرون می‌کرد. مهم تبلیغات بود: بعد از جنگ ادامه زندگی فقط با سمپاشی میسر است.
  • به قول ایاز با دو دسته نمی‌شود بحث کرد. یکی باسواد، یکی بی‌سواد.
  • وقتی آدم یک نفر را دوست داشته باشد، بیشتر تنهاست. چون نمی‌تواند به هیچ‌کس جز به همان آدم بگوید که چه احساسی دارد. و اگر آنآدم کسی باشد که تو را به سکوت تشویق می‌کند، تنهایی تو کامل می‌شود.
  • آیدا به کلی تغییر کرده بود. یک هوا چاق شده بود. درد استخوان و مفاصل نداشت. به خوبی انگلیسی صحبت می‌کرد. آن هراس و اندوه بچگانه دیگر در چهره اش دیده نمی‌شد و لباس‌های خیلی قشنگی به تن داشت. برای آیدین و اورهان یکی یک شلوار نخی کبود رنگ خارجی آورده بود که می‌گفت در آبادان همه از این شلوارها می‌پوشند.
  • چشم دوخته بود به راه رفتن یک زن و مرد. مثل این که ذهنش را راه می‌برد. وقتی آن‌ها به کوچه‌ای پیچیدند.

دیدگاهتان را بنویسید