آبی مگ, درباره کتاب

خودت باش دختر

خودت باش دختر

درباره کتاب:  خودت باش دختر  

نویسنده: ریچل هالیس    

کتاب «خودت باش دختر» یا همان «صورتت را بشور دختر» اثر پرفروش «ریچل هالیس» نویسنده و بلاگر آمریکایی است.  او در این کتاب بخش‌هایی از زندگی خودش را روایت می‌کند که به سبب آن توانسته است به اهداف شخصی و حرفه‌ای مدنظرش برسد. درواقع این کتاب یک دستورالعمل برای زنان است تا بتوانند زندگی موفق‌تری داشته باشند و خودشان را همان گونه که هستند دوست بدارند.

در این کتاب بیست تصور غلطی که بانوان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند عنوان می‌شود و برای رفع هرکدام راه‌هایی عملی بیان می‌گردد. گرچه مخاطب اصلی این کتاب زنان هستند، مواردی که در کتاب عنوان می‌شود بیشتر به مسائل فردی و اجتماعی مربوط می‌گردد که می‌تواند به همه‌ی افراد جامعه اعم از زن و مرد یاری رساند. پذیرش واقعیات و پرهیز از خودسانسوری از مهم‌ترین مواردی هستند که نویسنده بر آن تأکید می‌ورزد.

«ریچل هالیس» در این کتاب عنوان می‌کند که میزان رضایت از زندگی شخصی، ناراحتی، افسردگی، خشم و دیگر احساساتی که درگیر آن‌ها هستیم، همگی نتایج تفکرات خودمان هستند و باید آن‌ها را اصلاح کنیم. باورهایی که مغزمان را مثل خوره درگیر می‌کنند و یک‌لحظه از فکر ما بیرون نمی‌روند؛ یا باید برای آن‌ها کاری انجام دهیم، یا اینکه به‌کلی آن‌ها را فراموش کنیم. خواندن این کتاب به کسانی که در پی کنترل احساسات و زندگی خود هستند پیشنهاد می‌گردد.

فهرست کتاب: خودت باش دختر

  • مقدمه
  • فصل اول: دروغ: چیز دیگری مرا خوشحال خواهد کرد
  • فصل دوم: دروغ: از فردا شروع می‌کنم
  • فصل سوم: دروغ: من به‌اندازه کافی خوب نیستم
  • فصل چهارم: دروغ: من از تو بهترم
  • فصل پنجم: دروغ: دوست‌داشتن او برای من بس است
  • فصل ششم: دروغ: «نه» جواب نهایی است
  • فصل هفتم: دروغ: من در روابط خصوصی با شریک زندگی‌ام خوب عمل نمی‌کنم
  • فصل هشتم: دروغ: مادر بودن را بلد نیستم
  • فصل نهم: دروغ: من مادر خوبی نیستم
  • فصل دهم: دروغ: الان باید خیلی جلوتر از این‌ها می‌بودم
  • فصل یازدهم: دروغ: بچه‌های مردم خیلی منظم‌تر و مؤدب‌تر هستند
  • فصل دوازدهم: دروغ: باید خودم را کمی کوچک کنم
  • فصل سیزدهم: دروغ: می‌خواهم با مت دیمون ازدواج کنم
  • فصل چهاردهم: دروغ: من یک نویسنده‌ی مزخرفم
  • فصل پانزدهم: دروغ: هرگز نمی‌توانم از این مرحله گذر کنم
  • فصل شانزدهم: دروغ: نمی‌توانم حقیقت را بگویم
  • فصل هفدهم: دروغ: وزنم بیانگر شخصیتم است
  • فصل هجدهم: دروغ: نیاز دارم از هر راه ممکن به بی‌خیالی بزنم
  • فصل نوزدهم: دروغ: تنها یک راه درست برای زیستن وجود دارد
  • فصل بیستم: دروغ: من به یک قهرمان نیاز دارم

درباره نویسنده: ریچل هالیس

«ریچل هالیس» نویسنده، بلاگر و سخنران انگیزشی در 9 ژانویه 1983 در کالیفرنیای آمریکا به دنیا آمد. پس از دبیرستان، او به لس‌آنجلس نقل‌مکان کرد و در شرکتی تلویزیونی مشغول به کار شد. در همان جا نیز با همسرش آشنا شد. با رسیدن به استقلال مالی، او به دیگر زنان در زمینه‌ی رفع تبعیض و توان‌بخشی اجتماعی کمک شایانی کرد. کتاب «خودت باش دختر» از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز در سال 2018 بوده است.

«ریچل هالیس» یک فعال شبکه‌های اجتماعی است که در سال 2015 با ارسال مطلبی در مورد ترک‌های شکمش پس از زایمان و کاهش وزنش توانست توجه زیادی را به خود جلب کند. او صاحب چهار فرزند است و در این پست اینستاگرامی او عنوان می‌کند کاهش وزن پس از زایمان کار دشواری بوده که او توانسته انجامش دهد، پس هرکسی که مانند او این مراحل سخت را پشت سر گذاشته است باید به خود افتخار کند.

از آثار این نویسنده می‌توان به «خودت باش دختر»، «فاجعه دارد می‌آید» و «شرمنده نباش دختر» اشاره کرد.

کتاب-خودت-باش-دختر-ریچل-هالیس-مرکز-فرهنگی-آبی

برگزیده‌هایی از متن کتاب: خودت باش دختر

  • قبل از آنکه برایتان سؤال شود بگویم که من آن‌قدرها مهم نیستم که به مراسم اسکار دعوت شوم؛ اما با مردی به‌شدت جذاب ازدواج کرده‌ام که او هم آن‌قدرها مهم نیست؛ اما شغلش قطعاً مهم است و این یعنی گاهی اوقات باید مثل یک شاهزاده لباس بپوشم. در این فاصله عکس‌هایی روی صفحات اینستاگرام و فیس‌بوکمان پست می‌شود که ما را در حالتی بسیار شیک و رؤیایی نشان می‌دهد که در فضای مجازی کلی سروصدا به پا می‌کند. این همان جایی است که مردم شروع می‌کنند به فرستادن پیام‌هایی درباره‌ی اینکه چه زندگی باشکوه و چه دنیای پرزرق‌وبرق و تمام‌عیاری دارم. تنها فکری که بعد از خواندن این پیام‌ها به ذهنم می‌رسد این است که من آدمی هستم که در مکان‌های عمومی چندین مرتبه شلوارش را خیس کرده است.
  • من با یک هدف کوچک شروع کردم. ترک نوشابه رژیمی برایم مثل شکستن شاخ غول بود. اما وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، ترک نوشابه میلیون‌ها بار از شرکت در ماراتن، تعیین اهداف بودجه سالانه و یا نوشتن یک رمان آسان‌تر بود. وقتی کسی به من می‌گوید که می‌خواهد رژیم بگیرد، به آنها پیشنهاد می‌کنم برای کم‌کردن وزن هر روز مقدار مشخصی آب بنوشند. اضافه‌کردن یک عادت غذایی به رژیمتان همیشه آسان‌تر از حذف یکی از آنهاست. نوشیدن آب چالش خوبی است. وقتی بعد از یک ماه از پس آن برآمدند استانداردی دیگر را برای خود تعیین و برای روش بعدی برنامه‌ریزی می‌کنند و این بار روشی سخت‌تر را انتخاب می‌کنند.
  • حواسم به قول‌هایی که به خودم می‌دادم بود. همۀ ما خیلی زود نسبت به هر آنچه که برایمان خوب است تصمیم‌گیری می‌کنیم. رژیم؟ البته. داوطلب شدن در کارهای این هفته کلیسا؟ قطعاً. این را می‌دانیم که این کارها مهم و خوب هستند؛ بنابراین به انجامشان نه نمی‌گوییم؛ چون فکر می‌کنیم این قول دادن‌ها محرک خوبی برای انجام‌دادنشان هستند. متأسفانه همیشه این طور نیست. از سرعت بله گفتن‌هایتان بکاهید. تنها به انجام کارهایی قول بدهید که برایتان مهم هستند و می‌دانید که می‌توانید آن را به سرانجام برسانید؛ یا اینکه به بله گفتن‌های مداوم ادامه دهید و شاهد شکست‌هایتان باشید.
  • هرگاه از من خواسته می‌شود تا سخنران اصلی یک کنفرانس باشم باید مطالبی را که می‌خواهم در موردشان صحبت کنم انتخاب کنم. گاهی اوقات کنفرانس کاری است و گاهی درمورد مسائل مربوط به زندگی؛ اما موضوعی که در اکثر سخنرانی‌های من مشترک است؛ موضوعی که می‌دانم آن را خیلی خوب بلدم؛ «نه» گفتن است. تابه‌حال به شکل‌های مختلف و از افراد مختلفی «نه» شنیده‌ام. گاهی حتی از خود زندگی هم «نه» شنیده‌ام. من متخصص ردکردن هستم؛ یا اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم من متخصص برگشتن و جنگیدن و ادامه‌دادن راه به سمت هدفم بعد از شنیدن «نه» هستم.

دیدگاهتان را بنویسید