آبی مگ, درباره کتاب

اتاق شماره ۶

اتاق شماره ۶

درباره کتاب: اتاق شماره ۶ 

نویسنده: آنتون چخوف 

کتاب «اتاق شماره ۶» مجموعه‌ای از داستان‌ها و یک نمایشنامه است. این کتاب روایت ۵ بیمار روانی و پزشکشان را بیان می‌کند. نام پزشک این بیماران آندری یفیمیچ است و نویسنده سعی دارد تا گفت‌وگوهای این بیماران را برای خواننده بازگو کند.

در بین این بیماران شخصیت اصلی داستان قرار دارد که درگذشته مأمور دادگاه بوده و فکر می‌کند که پلیس به دنبال اوست تا او را دستگیر کند. داستان «اتاق شماره ۶» اولین‌بار در سال ۱۹۸۲ در یکی از نشریات روسیه منتشر شد.

فهرست کتاب: اتاق شماره ۶

  • اتاق شماره ۶کتاب-اتاق-شماره-6-آنتون-چخوف-مرکز-فرهنگی-آبی
  • تأثیر چخوف
  • به دنبال خدمت
  • درباره‌ی عشق
  • کالای جاندار
  • داستان نقاش
  • اندوه
  • خودکشی

درباره نویسنده: آنتون چخوف

«آنتون پاولوویچ چخوف» متولد 29 ژانویه 1860 داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس روس بود. او در زمان حیاتش بیش از 700 اثر ادبی را به رشته تحریر درآورد. علت اصلی شهرت «آنتون چخوف» را می‌توان در نمایشنامه‌های او دانست. برخی او را بعد از شکسپیر بزرگ‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ می‌دانند.

کودکی «آنتون چخوف» را می‌توان این‌گونه توصیف کرد که او در خانواده‌ای مذهبی و خشک به دنیا آمد که در مغازه خواروبارفروشی فعالیت می‌کردند. در خانواده مردسالار او پدر در رأس امور قرار داشت و فرزندانش را تنبیه بدنی و مجازات می‌کرد. او به‌اجبار فرزندانش را هر هفته به کلیسا می‌برد. او در این باره عنوان می‌دارد که: وقتی که ما به همراه والدینمان در کلیسا آوازهای مذهبی را می‌خواندیم همه به ما بااحساس نگاه می‌کردند و به پدر و مادر ما حسرت می‌خوردند، اما ما احساس می‌کردیم که گناهکاران کم سن و سالی هستیم.

 مادر «آنتون چخوف»  یک قصه‌گوی قهار بود که فرزندانش را با داستان‌های سفرهای خودش و پدربزرگ پارچه‌فروش چخوف در سراسر روسیه بزرگ می‌کرد. چخوف عنوان می‌دارد که: ما استعدادمان را از پدرمان به ارث بردیم، ولی روحمان را از مادرمان. اما پس از ورشکستگی پدرش مادر آنتون به‌شدت از نظر روحی و جسمی آسیب دید.

«آنتون چخوف»  در سنین جوانی تحصیلاتش را در رشته پزشکی آغاز کرد و در دوران همه‌گیری وبا به درمان رایگان بیماران می‌پرداخت.  اولین نوشته او متنی بود با نام استپان ولادمیریچ اِن که در نشریه دراگون فلای منتشر شد. از آثار برجسته‌ی «آنتون چخوف» می‌توان به «مرغ دریایی»، «سه خواهر»، «دایی وانیا»، «باغ آلبالو» و «اتاق شماره ۶» اشاره کرد.

او از سن 24 سالگی دچار بیمار سل شد و برای درمان بیماری‌اش مدتی را در آلمان گذراند؛ و سرانجام در سن 44 سالگی در تاریخ 15 ژوئن 1904 درگذشت. 

برگزیده‌هایی از متن کتاب: اتاق شماره ۶

  • موسیکا دوست دارد به مردم خدمت کند. به دوستانش آب می‌دهد، وقتی می‌خوابند روی آنها را می‌پوشاند، قول می‌دهد که برای هر یک از آن‌ها از خیابان چند کوپیک تهیه کند و همراه بیاورد و کلاه نوی برایشان بدوزد. به رفیق افلیجش که در تختخواب سمت چپ او می‌خوابد با قاشق غذا می‌دهد. این کار را به‌منظور همدردی و رعایت وظایف انسانیت انجام نمی‌دهد؛ بلکه بیشتر منظورش از این کار تقلید و اطاعت کورکورانه از مردی است به نام گروموف که در تختخواب سمت راست او می‌خوابد.
  • او با این عمل ابلهانه زن و کودکش را در این جهان ویلان و سرگردان کرد. اگر من قدرت داشتم عصبی‌مزاج‌ها و به‌طورکلی مردمی را که سلسله اعصابشان مختل و مریض است از زناشویی منع می‌کردم و به ایشان هرگز حق زناشویی و اجازه تکثیر نسل نمی‌دادم. اصولاً تولید اطفالی با اعصاب رنجور و بیمار نوعی جنایت به شمار می‌رود.
  • ما روس‌ها مردم منظم و مرتبی هستیم و به مسائلی که لاینحل مانده است اشتیاق و علاقه بسیار داریم. معمولاً عشق را با لطف شاعرانه آمیخته می‌دانند و با گل‌های سرخ می‌آرایند. ما روس‌ها نیز عشق خود را با این سؤالات نا خجسته آرایش می‌دهیم و در ضمن غیر جالب‌ترین قسمت‌های آن را انتخاب می‌کنیم. وقتی من هنوز دانشجو بودم، در مسکو معشوقه‌ای داشتم که زن محبوبی بود؛ اما هر دفعه او را در آغوش می‌کشیدم در این فکر بود که ماهیانه چه مبلغ به خواهم پرداخت و بهای نیم کیلو گوشت گاو چقدر است.
  • به همین ترتیب، وقتی ما عاشق می‌شویم پیوسته این سؤال در برابرمان مطرح می‌شود که آیا این عشق پاک و شرافتمندانه است یا ناپاک و دور از شرف؟ آیا عاقلانه است یا احمقانه؟ و به کجا منتهی خواهد شد… نمی‌دانم که این وضع خوب است یا بد اما اطمینان دارم که مزاحم ما است و تمایلاتمان را ارضا نمی‌کند و حتی اعصابمان را هم تحریک می‌نماید.

کتاب‌های آنتون چخوف  را سفارش دهید

دیدگاهتان را بنویسید